این نظریه به بررسی راهکارهای تعامل بهتر و اعتمادسازی بین طرفین ارتباط می پردازد.وقتی دوغریبه با هم ملاقات می کنند ، تمرکز اولیه آنان بر کاهش عدم اطمینان در آن موقعیت است و سطوح عدم اطمینان آنان هم در حوزه های رفتاری و هم در حوزه های شناختی وجود دارند. به این معنا که آنان ممکن است ندانند چگونه رفتار کنند (یا فرد مقابل چگونه رفتار خواهدکرد) و یا ممکن است از ذهنیت خود درباره ی دیگری و همچنین ذهنیت طرف مقابل درباره ی خود مطمئن نباشند. عدم اطمینان در سطوح فردی و رابطه ای رخ می دهد. نتیجه ایجاد اطمینان بین طرفین بر فاکتورهای دیگر رابطه همچون محبت، آرامش رفتاری، جستجو و کنکاش درباره شخصیت یکدیگر و ... نیز تاثیرگذار است.