الیزابت نوئل نئومن، نظریه پرداز و متفکر علم ارتباطات، با تاکید بر اثرگذاری تفکر غالب و اکثریت بر نظرات و یا حداقل ابراز نظر اقلیت، نظریه مارپیچ سکوت را بیان کرده است. این نظریه که از نظر زمانی نزدیک به ایام جنگ جهانی دوم بیان شد، از دیدگاه برخی منتقدین ناشی و متأثر از عملیات روانی نازی ها است و شاید همچون نظریه سوزن تزریق (گلوله برفی) اثر و نقش رسانه ها را بر مخاطبین بسیار زیاد می داند.
نظریه "استفاده و رضایتمندی" (use & gratification theory) بیشترین اهمیت را به نیاز مخاطب می دهد. مخاطب انتخاب گر است و همه رسانه ها در تامین نیازهای رسانه ای او با همدیگر در حال رقابت. این نیازها ویژگی هایی دارد و انتخاب مخاطبین هم با شرایط خاصی انجام می گیرد.
الیهو کاتز از نظریه پردازان علوم ارتباطات در بازه این نظریه می گوید:«ریشه های اجتماعی وروانشناختی باعث نیازهایی می شودکه نتیجه آنها به انتظارات از رسانه های جمعی می انجامد.»
رسانههای جمعی بر پایه وقایع لحظهای و بی درنگ بنا شدهاند.این اینفوگرافیک به تشریح شلوغی و فراگیر شدن برخی شبکههای اجتماعی می پردازد. این اینفوگراف یادآوری است برای نشان دادن اینکه بازخورد و عکسالعملها در رسانههای اجتماعی چقدر برای کمپانیهای بزرگ مهم است. وقتی هر دقیقه هزاران تویت و پیغام در تویتر و فیسبوک فرستاده میشود، مردم به سویی میروند که توقع دارند بسیار سریع به درخواستشان رسیدگی یا به سؤالشان پاسخ داده شود.
پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی امری است که غالبا صاحبان سیاست بیشترین بهره را برای عادی سازی مقاصد خود و یا همراه سازی توده های مردم با هنجارهای مورد نظر خود از آن می برند. استفاده از شگردها و فنون تبلیغات برای دستاوردهای سیاسی عمومی ترین شکل نقش آفرینی سیاست در رسانه هاست.
نظریه "جریان دو مرحله ای ارتباطی" (two step flow theory) با اهمیت دادن بر روابط بین شخصی افراد، توده مخاطبین یک رسانه ی توده ای را دارای پیچیدگی های داخلی می داند و انتقال پیام به مخاطبین را، پس از نظریات تک مرحله ای مثل گلوله جادویی و سوزن تزریق، در دو مرحله و از طریق رهبران افکار برای بقیه مخاطبین در نظر می گیرد.
لازارسفلد و برلسون از جمله نظریه پردازان این تئوری بوده اند.